درود بر عشق

عشق به من نفسی دوباره داد، مرا نجات داد از سراب تنهایی!

عشق به من روح شاعرانه بخشید، به من دو بال داد  تا پرواز کنم به آسمان آبی قلبت!

اگر تو را دارم ، اگر اینک به تنها آرزویم رسیده ام به خاطر وجود پر مهر تو است

که دیگر نیازی ندارم وقتی تو تکیه گاهی برای لحظه های زندگی ام باشی!

من وجود تو را مدیون وجود عشق میدانم ، من که قلبم کویری بیش نبود ، 

این دریای بیکران را مدیون وجود تو میدانم!

اگر در مرامم بی وفایی نیست ، اگر در خونم بی محبتی نیست ، تو را دارم ، 

که همیشه وفادار با تو مانده ام و خواهم ماند!

تو را که دارم، بی نیازم از این دنیای بی محبت!

عشق مرا از خواب غفلت بیدار کرد، نگذاشت که غروب زندگی ام فرا برسد 

تا بتوانم دوباره رنگ آبی آسمان را ببینم!

برای من جدا از عشقهای پوچ این زمانه لحظه های عاشقی شیرین است و 

هیچگاه رنگ تنهایی را از لحظه ای که تو در قلبم طلوع کرده ای ندیده ام!

تو را به آسانی به دست نیاورده ام ،در کوچه پس کوچه های بی کسی سالها 

در جستجوی تو گشته ام ،تو را یافتم و بر خاک عشق سجده کردم ، 

اشک ریختم و به خدا توکل کردم!

خدا را سپاس میگویم که عشق را به من داد، عشق را سپاس میگویم 

که فرشته ای همچو تو را به من داد!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد