از تو گذشتم ، تا به عشق برسم !
از عشق نگذشتم ، تا به قلبت برسم!
تو را در میان آغوش خویش فشردم تا به احساسم برسم!
از احساس خود گذشتم ، تا احساس تو را حس کنم!
اشکهایم را فدای نگاه زیبایت کردم تا به اوج آرامش برسم !
از آرامشم گذشتم ،تا تو را آرام کنم!
تو را آرام کردم و خودم را پریشان !
از پریشانی خود گذشتم تا تو را آزار ندهم !
گفتم فدای تو و عشق پاکت !
عشقم را فدایت کردم تا باور کنی !
از باور خود گذشتم و به تو ایمان آوردم !
به تو ایمان آوردم و تو مرا درک نکردی!
گفتم دوستت دارم ، تا باور کنی که به عشق تو زنده ام!
از جان خود گذشتم تا باور کنی خیلی دوستت دارم!
باور نکردی و دلم شکست ، شکست اما تو صدای فریاد دلم را نشنیدی!
از دل شکسته ام گذشتم و باز در حسرت باور تو نشستم!
و اینبار از خودم گذشتم تا به تو برسم !