دیدن عکسهایت ، شنیدن صدایت ،تکرار خاطره هاست!
خاطره هایی به رنگ سبز ، به شیرینی لحظه های در کنار تو بودن!
کاش دوباره خاطره ها تکرار شوند ، کاش دوباره در کنار هم بنشینیم ،
دست در دستان هم بگذاریم و از قلبهایمان برای هم بگوییم!
تو بگویی که دوستت دارم ، و من بگویم برایت میمیرم!
تو بگویی که مرا تنها نگذار و من اشک بریزم!
شنیدن درد دلهایت ، راه رفتن در کنارت آرزوییست همیشگی!
گرچه دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی اما روزگار چنین نمیخواهد و
من به همان چند لحظه در کنار تو بودن نیز قانعم!
تو چه هستی و چه کردی با من که اینگونه دیوانه ی تو هستم!
هر چه هستی برای من مقدسی ، هر چه از تو بگویم ، باز هم باید بگویم!
بگویم که مثل تو در این دنیا نیست، عشق تو جز قلب من، در قلب دیگری نیست!
ای خدا ، آه ای خدای من ، او را از من نگیر که من ، بدون او میمیرم!
دیدن عکسهایت ، شنیدن صدایت ، تکرار لحظه های در کنار تو بودن است!
هنوز با آهنگ دلنشین عشق ، همان آهنگی که تو را آرام میکند ، آرامم!
پس با آرامشی که دارم ، در حالی که عکسهایت را در دست دارم
میگویم که دوستت دارم ای عزیزتر از جانم!